آغاز بهکار اجلاس بینالمللی ایرانشناسان در دانشگاه شیراز

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از شیراز، سعید حسامپور، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز امروز در آیین آغازین این رویداد از این اجلاس به عنوان بستری برای تعمیق گفتوگوی تمدنها، ارائه تصویری دقیق از ایران و وحدت اندیشهها در مسیری صلحآمیز و سازنده سخن گفت و اظهارداشت: این رویداد موجب ارتقای جایگاه علمی دانشگاه شیراز، توسعه گردشگری علمی و فرهنگی، و ایجاد فرصتهای نوین برای همکاریهای علمی بینالمللی خواهد شد.
به گفته وی، این اجلاس، فرصتی استثنایی برای معرفی ظرفیتهای بینظیر تاریخی، گردشگری، فرهنگی و طبیعی استان فارس، بهعنوان مهد تمدن ایرانزمین، به جهانیان است.
حسامپور خاطرنشان کرد: این ایرانشناسان سرشناس از کشورهای ایتالیا، یونان، عراق، تونس، لبنان، عمان، قطر، هند، پاکستان، چین، اندونزی، مالزی، روسیه، صربستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان، سریلانکا، بلغارستان، ارمنستان و بنگلادش، امروز و فردا در پنلهای تخصصی به گفتوگو میپردازند.
رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه شیراز با بیان اینکه این رویداد علمی از 24 آبانماه در تهران آغاز شده و در روزهای 26 و 27 آبان در شیراز ادامه مییابد، عنوان کرد: محور نشستهای این گروه بینالمللی در شیراز، «حافظ و ایرانشناسی» است.
حافظ شیرازی؛ تابناک ترین چهرههای فرهنگ ایران
وی اضافه کرد: انتخاب این محور برای اجلاس در شیراز، هوشمندانه و نمادین است، چرا که حافظ شیرازی بهعنوان یکی از تابناک ترین چهرههای فرهنگ ایران، قرنهاست از مرزهای ایران گذشته و به یکی از ستونهای ایرانشناسی در جهان تبدیل شده است.
به گزارش تسنیم، پس از آیین گشایش اجلاس بینالمللی ایران شناسان، نخستین نشست تخصصی 51 ایرانشناس خارجی در مدت زمان دو ساعت به سخنرانی اساتید از جمله عالم جان مدیر دپارتمان زبانشناسی علوم تاجیکستان در خصوص ویژگیهای زبانی آثار حافظ به بررسی نشستند.
ارائه مصطفی گرجی درباره ایماژ زندگی به مثابه سوء تفاهم، در گسترده اندیشانه حافظ، سخنرانی عمرا خلیلویچ استاد دانشگاه فیلولوژی بلگراد درباره حقیقت و خیال در شعر فارسی و مقاله فائزه زهرا میرزا استاد دانشگاه کراچی با عنوان تاثیر اشعار حافظ بر نویسندگان سند است.
فهم حقیقت در شعر حافظ به آمادگی فکری و روحی خواننده بستگی دارد
عمرا خلیلویج، ایران شناس، شرق شناس و اسلام شناس اهل صربستان نیز در این نشست بیان کرد: شعر عرفانی بدون توجه به زمینه فلسفی و فرهنگی آن قابل فهم نیست.
وی عنوان کرد: از دوران یونان باستان فیلسوفانی مثل پیندار ،آریستوفان، افلاطون و ارسطو به بررسی ماهیت حقیقت در شعر پرداختهاند و افلاطون شعر را به عنوان نمایش واقعیت و نزدیک شدن به عالم ایدهها میدید.
خلیلویچ ادامه داد: افلاطون به دنبال ایجاد شعری بود که رابطه خود را با فلسفه و حقیقت حفظ کند؛ شعری که بعدها در ادبیات فارسی و در آثار بزرگانی مثل حافظ مولوی نشان داده شد.
به گفته وی، در نقطه مقابل افلاطون، ارسطو نگاه دیگری به شعر داشت و معتقد بود که شعر به ویژه تراژدی میتواند حقیقت انسان و واقعیتهای اخلاقی را از طریق نمایش دادن دوباره احتمالات و حالتهای ایدهآل آشکار سازد در این دیدگاه شعر به عنوان تقلید واقعیت معرفی نمی شد بلکه وسیلهای برای کشف حقیقت اخلاقی و انسانی به شمار میآمد.
خلیلویچ اضافه کرد: این دیدگاه فلسفی بعدها در میان اندیشمندان اسلامی به ویژه نزد فیلسوفانی مثل فارابی و ابن سینا به صورت معنوی و احساسی مورد تأکید قرار گرفت آنها به اهمیت شعر و هنر در انتقال حقیقت نه فقط به صورت عقلانی، بلکه به فلسفه اسلامی پرداختند.
استاد دانشگاه بلگراد صربستان با بیان این نکته که در شعر او، الهام شاعر فقط یک احساس معمولی نیست بلکه مسیر معنوی شناخت خود و خداوند است، گفت: بر این اساس حقیقتی که در شعر جناب مولانا با آن رو به رو میشویم با حقیقتی که در شعر مدرن غربی وجود دارد بسیار متفاوت است؛ مولانا به یک حقیقت واحد ایمان دارد و این حقیقت به صورتهای مختلف خود را نشان میدهد ولی در شعر مدرن امروز حقیقت یک امر واحد نیست و هر چیزی میتواند نوعی از حقیقت باشد.
وی ادامه داد: این مسئله در شعر حافظ شیرازی هم دیده میشود و او با استفاده از زبان استعاری حقیقت عرفانی را به صورت خاصی نشان میدهد و مفاهیم و تصاویر او در اشعار بیانگر لذتهای مادی نیستند.
خلیلویچ گفت: فهم حقیقت در شعر حافظ به آمادگی فکری و روحی خواننده بستگی دارد و به همین دلیل یکی از مأموریتها و وظایف ما این است که همه پشتوانههای فلسفی و عرفانی شعر حافظ را برای خواننده غربی روشن کنیم تا او هم بتواند حقیقت الهی را در شعر او پیدا کند.
استاد دانشگاه بلگراد بیان کرد: مطالعه رابطه خیال و حقیقت در شعر عرفانی ایران از مولانا و حافظ گرفته تا سنت فلسفی یونان باستان نشان میدهد که شعر و ادبیات نه به عنوان فرار از واقعیت بلکه به عنوان وسیلهای برای کشف حقیقت عمل میکنند و این یکی از ویژگیهای اصلی ادبیات است که هر کسی را بر اساس فهم خودش به حقیقت وصل کند.
گوناگونی معنا، مهمترین ویژگیهای شعر شاعر شیرازی است
عالم جان، مدیر دپارتمان زبانشناسی علوم تاجیکستان نیز به ویژگیهای زبانی آثار حافظ و تاثیرگذاری گسترده او در شعر و ادب ایران و تاجیکستان پرداخت.
وی گفت: درباره حافظ در تاجیکستان پژوهشهای بسیاری از ابعاد فلسفی و ادبی انجام شده اما زبانشناسی شعر او کمتر موضوع پژوهش قرار گرفته است.
عالم جان با اشاره به بستر تاریخی زیست حافظ و ادیبانی که بر زبان او اثر گذاشته اند، گفت: اشعار بلندپرواز خواجه شیراز چه در دوران حیات او و چه پس از آن بسیار مشهور شده است.
مدیر دپارتمان زبانشناسی علوم تاجیکستان ادامه داد: شهرت حافظ در دوران زندگی او به حدی بوده که حتی بر اتابکان بغداد نیز اثر گذاشته است.
وی با بیان برخی از ویژگیهای زبانی غزلیات حافظ، اظهار کرد: گوناگونی معنا از مهمترین ویژگیهای شعر این شاعر شیرازی است.
عالم جان در ادامه به برخی از مفاهیم به کار رفته در شعر حافظ از جمله طبیعت، موسیقی و مفاهیم صوفیانه و زاهدانه پرداخت و گفت: دوره او را میتوان دوره اوج غزلسرایی در ایران دانست و غزلیات او تنها عاشقانه نیست بلکه مفاهیم فلسفی و عرفانی نیز به غزل راه پیدا میکند.
زبان فارسی روح تازهای در شعر و نثر دمیده است
فایزه زهرا میرزا، استاد دانشگاه کراچی هم دیگر ایرانشناسی بود که در این همایش علمی سخنرانی کرد و گفت: این حقیقت فراموش شدنی نیست که سحر زبان و شعر کلاسیک فارسی و تأثیر اشعار حافظ در سراسر شبه قاره به طور عام و در استان سِند به طور خاص نفوذ زیادی پیدا کرده است.
وی برخی غزلیات بیدل دهلوی مثال آورد و افزود: زبان فارسی روح تازهای در شعر، نثر، تاریخ، تصوف و تمدن سند دمیده است.
زهرا میرزا افزود: در عصر غزنویان، سند و لاهور بخشی از قلمرو ایران بود و قرنها مرکز زبان و ادب فارسی باقی ماند؛ از این رو مردم سند، شاعرانی چون فردوسی، مولانا، نظامی، سعدی و حافظ را بسیار ارج مینهادند و شاهنامهخوانی و مثنویخوانی در آنجا رواج داشت.
استاد دانشگاه کراچی با اشاره به همسانیهای عمیق، میان شعر سچل سرمست، شاعر هفتزبان سند با اشعار حافظ شیرازی، گفت: سرمست تحت تأثیر کلام حافظ است.
وی اضافه کرد: همچنین شاه عبداللطیف بنایی از دیگر شاعران این منطقه نیز به «حافظ سند» در قرن هجدهم مشهور شده است.
استاد دانشگاه کراچی پاکستان اضافه کرد: اگر چه عبدالطیف بنایی شعر سندی میسرود، اما فکر و اندیشه او با حافظ همسانی داشته و از ترکیبات او پیروی کرده است.
زهرا میرزا در خاتمه سخنانش گفت: این تأثیر تا شاعران فارسی سرای عهد کلهورا، تالپور و دوره بریتانیا نیز ادامه یافت؛ آنها اشعار حافظ را تضمین میکردند، به طوری که در قرن بیستم نیز ترجمه غزلیات حافظ به نثر سندی توسط عبدالقیوم صائب و محمد یعقوب نیاز صورت گرفت.
انتهای پیام/424/