غرب نحوه سلطه خود به جوامع را تغییر داده است/ شرط تحقق نظریه مقاومت

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، حسین کچوئیان عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در نشست مقاومت به مثابه امر اجتماعی که در دانشکده علوم اجتماعی این دانشگاه توسط انجمن بینالمللی علوم اجتماعی ایران برگزار شد، اظهار داشت: معتقدم نظریه اجتماعی یا به طور کلی علوم اجتماعی به نحوی که تا حالا در جهان بوده تماما و نه جزئی از ابزار سلطه است. یعنی این علم به جای اینکه به ما کمک کند که امور خود را پیش ببریم، بیشتر جنبه تخریب دارد. یعنی از آغاز تا الان کارکرد نظریه اجتماعی چیزی جز ویران کردن جهان نبوده و نخواهد بود.
وی با ارائه مثالی گفت: نظریات توسعه تا کنون چه کاری برای ما کرده است؟ جز اینکه ستون فقرات جهان را از بین برده است. چیزی به اسم جامعه ایرانی به خاطر اعمال این نظریه از نظر من وجود ندارد. اصولا نظریههای توسعه برای دگرگونی در جامعه و یا جوامع دیگر بودند به نحوی که دیگر نتوانند روی پای خود بایستند.
کچوئیان در ادامه به روش غرب در بسط و گسترش تمدن خود اشاره کرد و افزود: شیوه بسط و گسترش غرب در جهان مبتنی بر دعوت نیست، برخلاف تمام نظامهای غیر مدرن، غرب از طریق تخریب جهان غیر غربی پیش رفته و میرود. به این شکل که یا مستقیم یا غیر معمول اکثرا با انتقال تکنولوژیهای خودش عمل میکند و با آشفته کردن جهان غیر غربی به دنبال رسیدن به اهداف خود است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: اگر غرب امکانات مفهومی و نظری وارد جوامع نمیکرد، کل جهان در وضعیتی که الان وجود دارد، نمیبود، جهان الان غرق در بدبختی است، تاریخ بشر این همه ظلم و بی عدالتی را ندیده است.
وی با بیان اینکه کلید و غایت تمدن غرب، خود شکوفایی مطلق است، برخی دیدگاههای غربی را مورد انتقاد قرار داد و گفت: قدرت و سیاست جزو ضروری جامعه بشری شناخته شده است. خوبیهایی که حکومت برای بشر کرده پیامدها و کارکردهایی که دارد، امکان حیات و رشد بشر وجود ندارد، ولی آن چه از اندیشه غرب داریم شر مطلق است. جریان تحول در غرب این گونه است که با بینیاز شدن، بدون دولتهای سکولار و مطلقه امکان نداشت روی پای خود باشد. استبداد سکولار اساس و بنیان رشد غربی است، در نظر داشته باشیم غرب چطور خود را به عنوان ساختار محبوب در جهان مطرح کرد و ما نیز به خاطر نظاماتی که مطرح میکردند، ملزم به اجرای آنها شدیم.
کچوئیان افزود: غرب تنها تمدنی است که تمامیت و مقاصد و غایات خود را محقق کرده است، به همین جهت تمام ساختارهای درون غرب، عملا نقش خود را انجام میدهند. اعطای نوبل بخش مهمی از اقدامات جهان سلطه است.
کچوئیان تصریح کرد: غرب در این سالیان سلطهاش از مرحله نظامی را به بعد سیاسی رسانده است. چون مرحله نظامی هزینه داشت آن را کاهش داده و با ساختار سیاسی کار را پیش میبرد و به شکل دیگری وارد میشود.
وی با بیان اینکه غرب در این روش کل جامعه و نیروهای شما را تبدیل به نیروهای خود میکند، تصریح کرد: آن چه ما الان نیاز داریم به کارگیری این نظریات برای مبارزه و یا مقاومت نیست، بلکه واکاوی و درک این نظریات است که چگونه امر سلطه را تداوم و عمق میدهند و همچنان در حال بسط و گسترش هستند.
وی با بیان اینکه ما در جامعه دائم در حال الگو گیری از جامعه غیر خودمان هستیم به مواردی در قوانین کشور مثل قانون ارث و طلاق در این زمینه اشاره کرد و گفت: برخی از قوانین ما ربطی به اسلام ندارد. هر عمل اجتماعی نیازمند توجیهپذیری ساختاری است، شما تمام توجیهپذیری را نابود میکنید، در این صورت قطعا امر دینی نمیماند.
کچوئیان در بخش پایانی سخنان خود گفت: از نظر نظریه اجتماعی اگر بخواهیم درباره مقاومت نظریه بدیم باید یک حرکت معکوس داشته باشیم. به کارگیری این نظریهها تا وقتی طرفهای مقابل شما مومن به غرب هستند و از نظریات غربی برای بسط و توسعه خود استفاده میکنند و امروز و فرداست که تبدیل به اکثریت شوند، نمیتواند چندان قابل تحقق باشد. تا وقتی شما نسبت حقیقی خودتان را با خود به عنوان مجموعهای که انقلاب کرده شکل ندهید نمیتوان به این امر امیدوار بود. جامعه ما دائماً از سبک زندگی غربی الگو میگیرد و ما دائم در حال غیرخود شدن هستیم.
انتهای پیام/