نظرسنجیهای اخیر در تلآویو چه میگوید؟

گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم- نظرسنجیهای اخیر در اراضی اشغالی، تصویری روشن از یک واقعیت سیاسی انکارناپذیر را ترسیم میکنند: بنیامین نتانیاهو و ائتلاف راست افراطی او، فاقد توان کافی برای تشکیل مجدد کابینه از طریق انتخابات هستند. حتی در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام، بلوک ضدنتانیاهو نیز بدون در نظر گرفتن احزاب عرب (که برخی رهبران کلیدی ائتلاف مخالفان، بر طرد آنها اصرار دارند)، از تشکیل کابینه ناتوان است.
این بنبست، فارغ از ماندن یا رفتن نتانیاهو، نشان میدهد که بحران ساختاری و چندلایه در مرکزیت سیاسی اسرائیل به «پاشنه آشیل» اصلی نامشروع این رژیم موجودیت تبدیل شده است.بر اساس تحلیل دادههای نظرسنجی اخیر (مانند آنچه کانال 12 اسرائیل منتشر کرده)، نتایج انتخاباتی، هرچند به ضرر ائتلاف حاکم باشد، راهحل سادهای پیش روی اپوزیسیون قرار نمیدهد:
دادهها قویاً نشان میدهند که آرای عمومی به سمت تغییر گرایش یافته است و ائتلاف فعلی نتانیاهو قادر به کسب کرسیهای لازم برای تداوم حکومت نخواهد بود. این امر، شکست در مدیریت پس از طوفانالاقصی و عدم مقبولیت استراتژیهای فعلی را بازتاب میدهد.
از سوی دیگر، مشکل اصلی، ترکیب ساختاری اپوزیسیون است. در حالی که بلوک مخالف مجموعاً به اکثریت عددی (مثلاً 68 کرسی از 120 کرسی کنست طبق نظرسنجیها) دست مییابد، بخش قابل توجهی از این کرسیها (حدود 10 کرسی) متعلق به احزاب عرب است. این امر، وعدههای انتخاباتی برخی رهبران کلیدی اپوزیسیون مبنی بر تشکیل کابینه بدون مشارکت یا حتی به بهای طرد این احزاب را عملاً غیرعملی میسازد. این شکاف داخلی در اردوگاه مخالفان نتانیاهو مسئلهایست که نخستوزیر رژیم صهیونیستی بر روی آن حساب ویژهای باز کرده است.
استراتژی نتانیاهو در این شرایط به وضوح بر پایه تأخیر انداختن انتخابات و امید به انفجار ائتلاف رقیب بنا شده است. او نه به پشتوانه قدرت خود، بلکه به اختلافات ذاتی میان رهبران احزاب رقیب دل بسته است؛ بهویژه تضاد میان تمایل آنها به تشکیل کابینه و تعهدات انتخاباتیشان مبنی بر حذف احزاب عرب. این اتکا به تفرقه داخلی، نشاندهنده یک استراتژی منفعل و واکنشی است، نه یک برنامه پیشرو برای اداره اراضی اشغالی!
بحران سیاسی اسرائیل دیگر تنها به شخص نتانیاهو محدود نمیشود؛ بلکه یک بحران ساختاری بهشمار میآید. بر این اساس، بیثباتی داخلی در اراضی اشغالی یک ویژگی موقتی نیست، بلکه یک آسیب مزمن و مشهود در معادلات سیاسی و اجتماعی رژیم اشغالگر قدس تبدیل میشود. عدم توانایی هر دو بلوک اصلی در تشکیل کابینهای پایدار و با اکثریت کافی بدون ایجاد تعارضات بنیادین (مانند تعامل با احزاب عرب)، نشان میدهد که رژیم صهیونیستی از اجماع داخلی لازم برای مدیریت چالشهای امنیتی و استراتژیک بلندمدت برخوردار نیست.
این نقطه ضعف سیستمیک—ناتوانی در حکمرانی مؤثر به دلیل تعارضات ایدئولوژیک و قومی درونی—تبدیل به «قدر متیقن» و پاشنه آشیل اصلی موجودیت رژیم اشغالگر قدس شده است. تداوم این وضعیت، پیشبینی هرگونه ثبات استراتژیک را برای تلآویو ناممکن میسازد.
انتهای پیام/