یادداشت| دشمن اقتصاد و ذهن مردم را چگونه هدف گرفت؟

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از شیراز، مهدی شهسواری _ تحلیلگر سیاسی اقتصادی طی یادداشتی اختصاصی که در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار داده است، نوشت: در سالهای اخیر، شواهد میدانی و تحلیلی نشان میدهد که جنگ علیه جمهوری اسلامی ایران وارد فاز ترکیبی و چندلایه شده است.
در این فاز، اقتصاد، فرهنگ و تصمیمگیریهای کلان داخلی بهطور همزمان هدف عملیات نفوذی و بحرانسازی دشمن قرار گرفتهاند. کارشناسان امنیتی تأکید دارند که این جنگ نه تنها محصول فشارهای خارجی، بلکه حاصل شبکه نفوذ داخلی همراه با سرمایهگذاری دشمن است که با طراحی دقیق و ابزارهای نرم، سعی میکند ناکارآمدی ساختارها را در افکار عمومی برجسته کند.
مهندسی بحران اقتصادی
بخش قابل توجهی از نوسانات بازار طلا، ارز و کالاهای اساسی، نه ناشی از مشکلات واقعی اقتصادی، بلکه به دلیل بحرانسازی هدایتشده و مصنوعی است. اقدامات شبکه نفوذ شامل:
نوسانسازی بازار با رفتارهای هماهنگ و سفتهبازانه.
ایجاد شوکهای ناگهانی در لحظات حساس برای تشدید فشار روانی و اقتصادی.
تأخیر یا منحرف کردن تصمیمات کلان اقتصادی از مسیر صحیح.
اجرای سیاستهای مقطعی بدون پشتوانه کارشناسی که التهاب بازار را افزایش میدهد.
این اقدامات باعث شده است که معیشت مردم تحت فشار مستقیم قرار گیرد و عملکرد نهادهای رسمی ناکارآمد جلوه داده شود.
نفوذ در لایههای تصمیمسازی
تحلیلها نشان میدهد جریانهای نفوذ با حضور در لایههای کارشناسی و مشاوره، مسیر تصمیمگیری اقتصادی را به سمت انتخابهای پرریسک و بحرانزا هدایت کردهاند. این نفوذ باعث کاهش ثبات اقتصادی و القای ناکارآمدی نظام شده و شاخصهای بارز از جنگ ترکیبی علیه ایران است.
جنگ فرهنگی و عملیات روانی
همزمان با فشارهای اقتصادی، شبکههای نفوذ در حوزه فرهنگ و رسانه نیز فعالیت گستردهای دارند تا اثر اقتصادی بحرانها را چند برابر کنند. اهداف این عملیات شامل:
سیاهنمایی عملکرد نهادهای اقتصادی و حاکمیتی.
تغییر ذهنیت نسل جوان و کاهش اعتماد عمومی.
بزرگنمایی هر نوسان اقتصادی بهعنوان نشانه فروپاشی.
این عملیات روانی، بحران اقتصادی را به بحران ذهنی و اجتماعی تبدیل میکند.
پیوند عملیات اقتصادی و فرهنگی
دشمن از یک مدل سهمرحلهای استفاده میکند:
ایجاد بحران اقتصادی و اختلال در بازار.
بزرگنمایی رسانهای و انتشار روایتهای ناامیدکننده.
اثرگذاری اجتماعی و کاهش اعتماد عمومی.
این چرخه موجب القای ناکارآمدی نظام و کاهش تابآوری اقتصادی و اجتماعی میشود.
جمعبندی: جنگ اقتصادی و فرهنگی دشمن، یک جنگ ادراکی و ساختاری است که هدف آن سست کردن پایههای ذهنی جامعه و کاهش سرمایه اجتماعی است. کارشناسان تأکید دارند که تا زمانی که شبکه نفوذ شناسایی و بحرانهای مصنوعی مدیریت نشود، بیثباتی اقتصادی حتی در دورههای ثبات نسبی بازتولید خواهد شد.
در این شرایط، اولویت کشور حفظ انسجام تصمیمگیری، کنترل بازارها و مدیریت ذهنیت عمومی است تا پایههای امنیت اقتصادی و اجتماعی تثبیت شود.
انتهای پیام/424/.