فرزندان روحالله برای رسیدن به ثارالله از آغوش گرم خیابان امام(ره) میگذرند

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از اهواز، چند سالیست فاطمیه که میشود، آغوش کوچه و خیابانهای شهر از عطر دلنشین شهدا پُر میشود. شهدایی که به فرموده امام خمینی رحمتاللهعلیه: شمع محفل بشریتند. حالا چند روزیست مشکاتِ مُشَعْشَع ِ محافل و مجالس عزای مادرشان حضرت صدیقه طاهره سلاماللهعلیها شدهاند. چند روزیست هیئتها و مجالس روضه مهمانانی ویژه دارند.
مهمانانی که “عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ”اند و دستی گشاده دارند برای دستگیری دستان لرزانی که به سمتشان دراز میشود و حالا امروز از چهارراه سلمان فارسی تا حسینیه ثارالله، 8 شهید گمنام دوران دفاع مقدس بر دوشِ مردمِ غیور و شهیدپرور اهواز تشییع میشوند. شهدایی که یک روز در جبهه بر سِر تصاحبِ سربند یازهرا سلاماللهعلیها با یکدیگر رقابت میکردند حالا همگی در صبح شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها پشت سر هم، سَرِ دست مردم میروند. پیر و جوان، همه آمدهاند.
هر کس به هر نحوی که توانسته سعی کرده رزق روضه اول صبحش را از دست ندهد. اینجا تجلی شعار “حُبُّ الحُسَینِ یَجمَعُنا”ست. همه زیر بیرقِ سرخِ یاحسین علیهالسلام دم میگیرند. سوزِ سرمای اولِ صبحِ آذرماه، پوست را مورمور میکند و استخوان را قِْلقِلَکْ میدهد. هوایی که اهوازیهای همیشهدرحصارگرما به آن عادت ندارند اما حتی سردی هوا هم مانع حضور عاشقان شهدا در مراسم تشییعشان نشده. 2 شهید امروز هفدهساله هستند.
یعنی دانشآموز بودند و مدرسه میرفتند اما از یک روزی به بعد تصمیم گرفتند به جای سعی برای نمره 20 معلم در مدرسه، بکوشند تا ملائک قلم زرینشان را بردارند و سرخواژه شهادت را در کارنامهشان ثبت کنند تا سبزعاقبت شوند.
دیگرشهدای امروز 20، 21، 23، 24، 25 و 29ساله هستند. یعنی یا دانشجو بودند یا درگیر کار و زندگی. اگر دانشجو بودند از یک ساعتی به بعد خواستند که فارغالتحصیل دانشگاه جنگ و شاگرداولِ مکتبِ روحالله بشوند. اگر هم درگیر کار و زندگی بودند از یک ثانیهای به بعد اراده کردند که به جای چرتکه انداختن و دو دو تا چهار تای این دنیا، رنگ خدایی بگیرند و کارهایشان را روی دستگاه محاسباتی الله وارسی کنند.
همه این شهدا روزی که به میدان رفتند، علیاکبر بودند و حالا علیاصغر برگشتند. خدا به فریادِ دلِ مادرانِ شهدای مفقودالاثر برسد که از کوه باصلابتِ شیرپسرانشان، مشتی خاک هم نصیبشان نشد. این همه سال در انتظار رد و نشانی از جگرگوشه، چشمشان به در خشک شد و از او که باید خبری نیامد.
فرزندان روحالله برای رسیدن به ثارالله از آغوش گرم خیابان امام خمینی رحمتاللهعلیه میگذرند. دقیقاً همانگونه که در زمان انقلاب، راه رسیدن به اسلام ناب، تلمذ پای درس امام روحالله بود. روز شهادت مادر صاحبالزمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف است. کار را به زنان سپردهاند. شهدا روی دوش مادران و خواهران 37 سال بعدشان، تشییع میشوند.
سیل تسبیح و چفیه است که به تابوتِ پرچمپوشِ شهدا متبرک میشوند. هر که نزدیک میآید، قلمی دست میگیرد و کلمه خرج میکند: دلم بهتون گرمه با علی فاطمه، برای پسرم دعا کن، شفاعتم کن به حق امام حسین(ع)، سلام مرا به زهرا برسان و دنیادنیا واژه دیگر. من اما قلمم را از کیف، بیرون میکِشَم و به تابوت شهید متبرک میکنم تا بلکه کلماتِ گُنْگْ و کالَمْ برکت پیدا کنند به چشم صاحبشان بیایند.
گزارش از یاسمن باعثی
انتهای پیام/












