«مادرِ پسران»؛ امتداد فاطمیه در آینه ایثار و حماسه

خبرگزاری تسنیم – فرنگیس حمزهیی| چه نام زیبایی دارد «مادر پسران»؛ عنوانی که رایحه حماسه و اشک را در خود دارد، بانویی از سلاله ایمان، همدمِ امیرالمؤمنین و مادر چهار شهید دشت نینوا شد تا معنی وفاداری به اهل بیت پیامبر نور و رحمت دوباره زنده شود.
چه نام مرثیهواری دارد «مادر پسران»! مادری که چادرش عطر کوثر بود و دلش، حرم غربت و داغ. او نه تنها مادر عباس بود که مادر همه ایثارگران تاریخ شد؛ بانویی که «مادر بودن» را از معنای نژادی و خونی، به مقامِ معرفتی و ایمانی رساند.
امالبنین همان کسی است که وقتی بشیر خبر شهادت چهار پسرش را آورد، نخست پرسید: «از حسین بگو!» و آنگاه گفت: «چهار فرزند جوان من و هر جوانی زیر آسمان، فدای حسین باد».
از مدینه تا امروز، دامن امالبنین گسترده است بر همه مادران و همسران شهدا. او نخستین بانویی بود که نشان «مادر شهید» را بر دوش کشید و آن را با افتخار، به همه زنان تاریخ بخشید؛ هر زنی که در انتظار قاب عکس جوانش بغض کرده و هر مادری که در شبهای بیپسر، تسبیح اندوهش را مرور میکند، در امتداد راه مادر ابوفاضل قدم میزند.
امالبنین(س)، مادر پسران، بانوی ادب و ایمان، در دل تاریخ ایستاده است؛ همانگونه که حامد آقایی در «بابِ حاجاتِ همه» خود در وصفش آورده است:
مادر چهار گل حضرتِ زهرایت کرد / صدفِ گوهرِ نایاب چو سقّایت کرد
با تواضع، به درِ خانه مولا رفتی/ این چنین بود، که تا عرش تو بالا رفتی
و «محمود کریمی» که در غبطه خدمتش سروده است:
از همان دم کآمدم در خانه زهرا به خدمت/ رشک اهل آسمانم، غبطه اهل زمینم
قد کشید عباس با شیر من و نان ولایت/ نان خوشبویی که خورد از دست شاهنشاه دینم
حضرت امالبنین(س) در روایت ایمان، قلهای است که از داغ، شجاعت ساخت و از غم، چراغی برای همه مادران تاریخ افروخت، نامش نه فقط در محرابها و روضهها، بلکه در رفتار مادران شهید امروز.
«مادرپسران»؛ امتداد فاطمه است و هر مادری که فداکاری را میشناسد، شاگرد مکتب اوست.
در این روزهای سوگ شهادت ریحانه نبی اسلام، دلهای عاشورا باور، به عشق حضرت امالبنین میتپد؛ به حرمت همه مادرانی که پسرانشان را فدای حسین کردند و هنوز با دلی آرام و چشمی روشن میگویند: «هر چه دارم، فدای ولایت».
حضرت امالبنین(س)، نه تنها مادر عباس بود، بلکه مادر همه مدافعان راه حقیقت است؛ زنی که در روزهای سوگ و خون، مدرسهِ ایمان ساخت و در این روزهای سوگ فاطمی که لالههای زهرایی بر دوش مردم ایران تشییع میشوند، آسمان و زمین نیز در ماتم مادر بیپسرشدهای هستند که با داغ کربلا زیست و از آن، مدرسه صبر و عشق بنا کرد.
ریشههای شجاعت و ایمان در خاندان امالبنین(س)
در امتداد سوگ فاطمی و یادِ مادر پسران، نگاه به خاندان و ریشههای حضرت امالبنین(س)، تصویری از ایمان موروثی و شجاعتی الهی است؛ خاندانی که از دامنشان عباس عَلَمدار برخاست و از روحشان، فرهنگ ایثار تا امروز جاری است.
در میان قبایل عرب، خاندان بنیکلاب از نامدارترین و شجاعترین تبارها بود؛ تیرهای که در پاکی، ادب، سخنوری و رشادت، زبانزد قبایل زمان خود محسوب میشد؛ هنگامی که امیرالمؤمنین علی(ع) تصمیم به ازدواج گرفتند و از برادرشان جناب عقیل خواستند زنی از خاندان شجاعت معرفی کند، عقیل گفت: با فاطمه کلابیه ازدواج کن، که در میان عرب کسی از اجداد و خاندان او شجاعتر نیست.
حضرت امالبنین(س)، دختر بزرگ مردی به نام حزام بن خالد بود؛ مردی راستگو، مهماننواز و صاحب زبان فصیح که در شرافت و اخلاق زبانزد روزگار بو . مادرش نیز بانویی از تبار بنیکلاب بود که با خاندان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نسبت خویشاوندی داشت، زنی مؤمن و عاشق اهلبیت(ع)، که فرزندانش را با محبت اهل ولایت تربیت کرد.
جد مادری امالبنین، ابوبراء بن مالک نیز معروف به ملاعبالأسنّه (بازیکننده با شمشیرها) از دلاوران بینظیر عرب بود؛ مردی که در میدان نبرد، شجاعتش ضربالمثل قبیلهها بود، این میراث شجاعت، در نسل او تجلی یافت و در هیبت و دلیرمردی فرزندانش، بهویژه حضرت عباس(ع)، آشکار و نمایانتر شد.
نام اصلی آن بانو فاطمه بود و کنیه «امالبنین» پس از آن بر او نهاده شد که خداوند، چهار پسر قهرمان به او عطا کرد؛ پسرانی که در روز عاشورا، جان خود را بیهیچ تردیدی فدای امام حسین(ع) کردند.
ایمان و وفاداری تا آخرین لحظه
حضرت امالبنین(س) تنها یک مادر نبود؛ او آموزگار ایمان و تسلیم در برابر ولایت بود. زمانی که خبر شهادت چهار فرزندش را شنید، پیش از هر چیز از سلامت امام حسین(ع) پرسید و بعد از شنیدن خبر شهادت ایشان، گفت: ای کاش فرزندانم و همه آنچه بر زمین است فدای حسین میشد و او زنده میماند. این سخن، چکیده روح عاشورایی مادری است که دلش برای فرزندانش سوخت، اما عشقش برای امام و حقیقت جاودانهتر بود.
او نیز چون حضرت زینب(س)، میراثدار عاشورا بود؛ بانویی که هنگام بازگشت کاروان اسرا به مدینه، با اشک و وقار، ندای اندوه کربلا را در کوچههای شهر طنینانداز کرد تا یاد شهدا خاموش نشود.
تکریم خانواده شهدا در الگوی نبوی و علوی
سنت احترام و رسیدگی به خانواده شهدا، نه فقط در فرهنگ پس از عاشورا، بلکه در رفتار پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) ریشه دارد. طبق پژوهشهای محققان و علمای دین مبین اسلام، از اسماء همسر شهید جعفر طیار روایت شده که؛ در صبح روز شهادت جعفر، سرگرم کار خانه بودم و کودکان را آراسته بودم که رسول خدا(ص) آمدند، فرزندان جعفر را در آغوش گرفتند، بوییدند و اشک از چشمانشان جاری شد، وقتی اسماء با درک بالا پرسید آیا جعفر شهید شده است؟ پیامبر(ص) به او فرمودند: آری، امروز شهید شد. گریه مکن، خداوند خبر داده که جعفر را دو بال از یاقوت قرمز داده تا در بهشت هر جا که خواهد پرواز کند.
همدردی، تسلی، دعا و تکریم عمومی خانوادههای شهدا. چکیدهای است از سیره نبوی و رفتار پرمهر پیامبراکرم(ص) که نه تنها با دعا و تکریم، همسران و مادران شهدا را دلداری میداد، بلکه در مسجد، فضیلت شهید را برای مردم بیان میکرد تا یاد او در جامعه زنده بماند.
امیرالمؤمنین(ع) نیز ادامهدهنده همین راه بود چنانکه در فرمان تاریخی خود به مالک اشتر نوشته است: هرگاه کسی از سپاهیان تو به درجه شهادت رسید، همچون وصی دلسوز کارهای خانواده آنان را اداره کن تا اثر فقدانشان در میان اهلشان ظاهر نشود، آن حضرت خود نیز شبها نان و خرما به خانه یتیمان و بیوهزنان میبرد و در کار خانهشان یاری میکرد؛ از جمله خانوادههایی که همسرانشان در جبهههای ایمان شهید شده بودند.
این منش نبوی و علوی، امروز در فرهنگ ایثار و مقاومت ایران امتداد یافته است؛ جایی که مادران و همسران شهدای ایران و جبهه مقاومت، از مکتب امالبنین(س) الهام گرفتند و در تربیت دریادلان گمنام و دلیر خود کوشیدند.
و در این روزهای سوگ ریحانه نبی اسلام امابیها ، ملت ایران با تشییع پرشکوه دریادلان دلیر خود از دوران پرافتخار ایثار و حماسه، بار دیگر یاد حضرت امالبنین به عنوان نماد همه «مادران شهید» را زنده نگه داشته است.
و دوباره «سیزدهم جمادیالثانی»؛ روز بزرگداشت و تکریم مادران و همسران شهدا و روز بازخوانی الفبای ایثار، صبوری و مادرانگی از راه رسید.
انتهای پیام/864/.