ثبت نادرترین تصویر حیاتوحش شمال/ 4 پلنگ در دل جنگل هیرکانی + فیلم

به گزارش بخش استانها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از سوادکوه، در دل جنگلهای هیرکانی سوادکوه، جایی که مهِ سنگین صبحگاهی روی شانههای بلوط و افرا مینشیند و صدای نفسهای زمین با خروش آرام چشمهها درهم میپیچد، طبیعت گاهی برای کسانی که با جان و دل مراقبش هستند، پرده از رازی برمیدارد؛ رازی که شاید سالها در انتظارش بایستی و هیچگاه نصیبت نشود. محیطبانان سوادکوه سالها مسیرهای سخت، درههای تاریک و شیبهای سنگی را پیمودهاند تا نشانهای از پلنگ ایرانی پیدا کنند؛ نشانهای از اینکه این سلطان گریزپا هنوز در دل جنگل نفس میکشد.
.
اما آن صبح، طبیعت لبخند زد.
دوربینهای تلهای نصبشده در منطقه شکارممنوع، در سکوتی که تنها چکیدن آب چشمه آن را خط میداد، تصویری را ثبت کردند که نفس هر طبیعتدوستی را در سینهاش حبس میکند: چهار پلنگ ایرانی، چهار قامت کبریایی، کنار هم بر سر یک چشمه نشسته بودند و آب مینوشیدند؛ آرام، باشکوه و بیخبر از اینکه لحظهشان قرار است تاریخی شود.
این قاب بیتکرار، مثل صفحهای از یک افسانه که ناگهان واقعی شده باشد، نشان داد که پلنگ ایرانی هنوز در تار و پود جنگلهای هیرکانی زنده است؛ هنوز از میان صخرهها پایین میآید، خودش را به چشمهها میرساند و با اطمینانی که از امنیت زیستگاهش ناشی میشود، کنار همنوعانش میایستد.
برای محیطبانان، ثبت چنین صحنهای شبیه رسیدن به قلهای دور بود؛ قلهای که بارها با جای پای تازه، با صدای هشدار گرازها، با سایهای در غروب، امیدوار شده بودند، اما هیچگاه به آن نرسیده بودند. یکی از محیطبانان میگفت: ما گاهی ماهها تنها رد یک پلنگ را میدیدیم؛ چه برسد به چهار تا در یک تصویر. این یعنی جنگل هنوز زنده است.
پلنگ ایرانی، این شکارچی کمصدا و چابک، یکی از ارزشمندترین گونههای جانوری کشور است؛ اما سالهاست که تخریب زیستگاهها، شکار بیرویه طعمهها، آتشسوزی جنگلها و حتی برخوردهای انسانی، آن را به لبه انقراض رسانده است. در بسیاری از مناطق کشور، تنها یک خبر، یک نشانه، یک لکهخون یا یک ردپا از آن باقی مانده است. اما سوادکوه هنوز پایدار مانده؛ هنوز آغوش وسیع و پررمز آن، امنیتی است برای بقای این گربهسان باشکوه.
منطقه شکارممنوع سوادکوه، با شیبهای تند، درههای بسته، چشمههای دائمی و پوشش گیاهی انبوه، مثل یک دژ طبیعی برای حیاتوحش عمل میکند. اینجا نه فقط زیستگاه پلنگ، بلکه یکی از مهمترین کریدورهای طبیعی برای عبور و جابجایی گونههای جانوری است؛ مسیری که اگر قطع یا تخریب شود، زنجیره حیات در سراسر شمال کشور گسسته خواهد شد.
اما آنچه این تصویر را ارزشمندتر میکند، پیام پایداریاش است؛ پیامی که میگوید اگر زیستگاهها حفظ شوند، اگر انسان با طبیعت درگیر نشود و اگر جوامع محلی پشتیبان محیطزیست باشند، طبیعت با دست و دل باز پاسخ میدهد. روستاییان و دامداران منطقه طی سالهای اخیر با همکاری محیطبانان، از شکار غیرمجاز جلوگیری کردهاند، دامهایشان را کمتر به عمق جنگل بردهاند و به اهمیت حضور پلنگ پی بردهاند؛ اینکه نبودن پلنگ یعنی نبودن تعادل.
یکی از محیطبانان باسابقه روایت میکرد: وقتی این عکس را دیدیم، احساس کردیم بخشی از زحمات بیخوابیها، گشتها و تلاشهایمان جبران شد. پلنگ اگر احساس ناامنی کند، اصلاً کنار یک چشمه نمیماند؛ چه برسد به اینکه چهار قلاده کنار هم باشند. این یعنی جنگل هنوز به ما اعتماد دارد.
این تصویر تنها یک قاب نیست؛ یک هشدار هم هست. هشدار به اینکه جنگلهای هیرکانی، که میلیونها سال دوام آوردهاند، امروز زیر فشار ساختوساز، جادهکشی و بهرهبرداری بیرویه خم شدهاند و اگر همین امروز، همین لحظه، دست نگه نداریم، شاید نسلهای بعدی حتی یک پلنگ را هم نبینند، چه برسد به چهار تا در یک عکس.
اما تا زمانی که چنین تصاویر نابی از سوادکوه مخابره میشود، امید زنده است. امید به اینکه جنگل هنوز میتواند خودش را ترمیم کند، هنوز میتواند حیات را از زیر برگها و میان صخرهها بیرون بیاورد و به ما نشان دهد که اگر مراقبش باشیم، او چند قدم بیشتر به ما اعتماد میکند.
سوادکوه با آن قاب کمنظیر، گفت: «من هنوز زندهام.»
و پلنگها با نگاهی آرام پاسخ دادند: «اگر بگذاری، همیشه میمانم.»
انتهای پیام/