استراتژی امنیت ملی ۲۰۲۵ آمریکا؛ اعتراف رسمی به افول هژمونی و پایان یکهتازی
آمریکا که خود را رهبر جهان آزاد میدانست، اکنون اذعان دارد که توان حفظ این نقش را ندارد و باید از مسئولیتهای بینالمللی عقبنشینی کند. این تغییر نشان میدهد جهان وارد مرحلهای تازه شده است. در آغاز سند، دولت ترامپ سیاست خارجی سه دهه گذشته آمریکا را «اشتباه» و «فاقد کارآمدی» توصیف میکند. این اعترافی بیسابقه است که آمریکا نتوانسته نظم جهانی مطلوب خود را مهندسی کند.
سند مذکور با اشاره به ویرانی طبقه متوسط و فرسایش پایگاه صنعتی، تأکید میکند که دوران برتری اقتصاد آمریکا گذشته است. این اعتراف، در کنار بحرانهای داخلی، نشان میدهد که آمریکا درگیر بازسازی درونی است تا رهبری جهانی. واشنگتن پس از شکست در افغانستان، عراق و سوریه، دیگر توانایی اجرای پروژههای بینالمللی را ندارد و باید جاهطلبیهای خود را کاهش دهد.
یکی از مهمترین بخشهای سند، تمرکز بر «امنیت داخلی»، «مرزها» و «بازسازی اقتصادی» است. سند نشان میدهد که آمریکا دیگر تحمل فشارهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از مهاجرت را ندارد. این چرخش، بازتابی از بحران ساختاری جامعه آمریکاست. تمرکز بر احیای صنعت داخلی به معنای پذیرش شکست جهانیسازی تحت رهبری آمریکاست.
سند با تأکید بر پرهیز از «جنگهای بیپایان» نشان میدهد که آمریکا دیگر توان نظامی و مالی برای دخالتهای گسترده ندارد. واشنگتن در افغانستان شکست خورده و در اوکراین مجبور شده بار جنگ را به دوش اروپا بیندازد. آمریکا بیشتر یک قدرت خسته است تا یک ابرقدرت مداخلهگر و به جای «جهانسازی»، از «ملتسازی درونی» سخن میگوید.
بخش جغرافیایی سند، تصویری از کاهش نفوذ آمریکا در چهار قاره ارائه میدهد. در آمریکای لاتین، سند اعتراف میکند که «رقبای غیرنیمکرهای نفوذ گستردهای یافتهاند». در اروپا نیز سند تأکید میکند که قاره در حال افول است و آمریکا نمیتواند نقش «حامی بیچونوچرا» را داشته باشد. در خاورمیانه، سند اعلام میکند «روزهای سلطه خاورمیانه بر سیاست خارجی آمریکا به پایان رسیده است».
در آسیا نیز سند از رقابت با چین سخن میگوید اما هیچ راهکار عملی ارائه نمیدهد. همه این بخشها نشان میدهد که آمریکا نه تنها دچار محدودیت منابع شده، بلکه مشروعیت و نفوذ سیاسی خود را نیز از دست داده است.
«استراتژی امنیت ملی» دولت دوم ترامپ، سند اعلام پایان یکهتازی آمریکاست. آمریکا اعتراف میکند که دیگر نمیتواند نظم جهانی لیبرال را حفظ کند و باید بر منافع داخلی خود تمرکز کند. این سند تأکید دارد که جهان وارد عصر «چندقطبی» شده و واشنگتن ناچار است از بسیاری از سنگرهای سنتی خود عقبنشینی کند. برای کشورهای مستقل، این وضعیت یک فرصت تاریخی است. آمریکا در حال کوچکتر شدن است و پایان امپراتوری آمریکایی نزدیک است.