تقابل دوباره ترامپ و کاراکاس؛ چرا ونزوئلا همچنان دغدغه آمریکاست؟

ترامپ، ونزوئلا را نه تنها یک دولت سرکش، بلکه نمادی از مقاومت میداند که میتواند شبکهای از روابط ضدآمریکایی را در منطقه تقویت کند. به همین دلیل، سیاستهای او علیه ونزوئلا شامل تحریمهای فلجکننده و عملیات روانی برای زیر سؤال بردن مشروعیت دولت این کشور است. با این حال، این فشارها نه تنها باعث فروپاشی ونزوئلا نشده، بلکه انسجام داخلی این کشور را تقویت کرده و روابط آن را با قدرتهای نوظهور مانند چین، روسیه و ایران گسترش داده است.
در دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ، تحریمهای سختگیرانهای علیه ونزوئلا اعمال شد که هدف اصلی آن جلوگیری از صادرات نفت، محدود کردن دسترسی کاراکاس به بازارهای مالی و ایجاد نارضایتی داخلی بود. با وجود این فشارها، دولت مادورو با اصلاحات مالی، همکاریهای نفتی با روسیه، تقویت روابط با چین و گسترش شراکت با ایران، مسیرهای جدیدی برای فروش نفت و تأمین نیازهای اساسی خود ایجاد کرد.
تقابل آمریکا با ونزوئلا فراتر از یک نزاع اقتصادی ساده است و ریشه در ماهیت ایدئولوژیک این رقابت دارد. انقلاب بولیواری که توسط چاوز پایهگذاری شد، بر استقلال، عدالت اجتماعی و مقابله با نفوذ آمریکا استوار است. این الگو در میان ملتهایی که تجربه سلطهجویی آمریکا را داشتهاند، جذابیت دارد. ترامپ این ایدئولوژی را تهدیدی برای نظم آمریکامحور میداند و به همین دلیل رفتاری تهاجمیتر در قبال ونزوئلا نشان داده است.
در برابر فشارهای آمریکا، ونزوئلا رویکردی چندلایه اتخاذ کرده است. این رویکرد شامل تثبیت ساختار سیاسی داخلی، اتکا به شبکهای از روابط خارجی و حضور فعال در ابتکارهای منطقهای است. روابط با ایران نمونهای از این همکاریهای مقاومتمحور است که در آن تهران با ارسال سوخت، تعمیر پالایشگاهها و توسعه همکاریهای صنعتی، نقش مهمی در تثبیت اقتصاد ونزوئلا ایفا کرده است.
بازگشت ترامپ به قدرت نشاندهنده آغاز مرحله جدیدی از رقابت میان آمریکا و ونزوئلا است. ترامپ تلاش میکند با احیای فشار حداکثری، ونزوئلا را به عنوان نمادی از مقاومت درهم بشکند. با این حال، شرایط منطقه و جهان تغییر کرده و ونزوئلا با تکیه بر استقلال سیاسی و اقتصادی و شبکهای از روابط جهانی، قدرت مانور خود را افزایش داده است.