هشدار عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: شکست نهادهای علمی، ریشه بحران اقتصادی ایران

مهدی محمدی، عضو هیئت علمی دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران، در جشنواره پژوهش و فناوری دانشگاه تهران، با انتقاد از عملکرد جامعه علمی، پیوند علم و فناوری را راه حل عبور از چالش‌های اقتصادی کشور دانست.

به گزارش بخش اقتصاد وبانگاه بر اساس داده‌های منتشرشده در ایسنا، مهدی محمدی در سی و چهارمین جشنواره پژوهش و فناوری دانشگاه تهران، ضمن تبریک هفته پژوهش و فناوری، بر اهمیت پیوند علم و فناوری در رشد اقتصادی تاکید کرد. وی با اشاره به اینکه ریشه جهش تاریخی رشد اقتصادی بشر در این پیوند نهفته است، افزود: ایجاد ارتباط نظام‌مند بین دانش چرایی و دانش چگونگی، مسیر تاریخ اقتصاد را برای همیشه تغییر داد.

پیوند علم و فناوری؛ موتور جهش اقتصادی بشر

محمدی با استناد به نظریه جوئل موکی، برنده جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۲۵، بیان کرد: رشد اقتصادی پایدار ۳۰۰ سال اخیر، حاصل هم‌افزایی میان دانش نظری و دانش فناورانه بوده است. او با اشاره به تله مالتوسی که در آن افزایش جمعیت با افزایش تولید و مصرف همراه بود، اما سطح رفاه ثابت می‌ماند، گفت: از اوایل قرن نوزدهم، رشد اقتصادی جهانی دچار جهشی کم‌سابقه شد که ناشی از باز شدن درهای دانشگاه‌ها به روی صنعت و شکل‌گیری دیالوگ فعال بین عالمان و صنعت‌گران بود.

دانش چرایی و دانش چگونگی؛ حلقه مفقوده توسعه

محمدی با تشریح نظریه موکی توضیح داد: «اتفاق بزرگ تاریخی زمانی رخ داد که میان دانش گزاره‌ای (چیستی و چرایی) با دانش تکنیکی (چگونگی)، پیوند برقرار شد. دانشگاهیان برای نخستین‌بار به صنعت‌گران توضیح دادند که چرا یک فرایند فنی کار می‌کند و مبانی علمی آن چیست؛ نتیجه این شد که فناوری‌ها مستند، تکرارپذیر و قابل انتقال شدند.» او افزود: درک مبانی علمی متالورژی به صنعت‌گران کمک کرد تا محصولاتی با کیفیت یکنواخت تولید کنند و این دانش به نسل بعد منتقل شود.

چرا تمدن‌های باستانی به رشد پایدار نرسیدند؟

این استاد دانشگاه با اشاره به دستاوردهای فناورانه تمدن‌های باستانی ایران، چین و روم، فقدان پیوند نهادمند میان عالمان و صنعت‌گران را دلیل عدم رشد اقتصادی پایدار در این تمدن‌ها دانست. او تصریح کرد: دانش فنی در تمدن‌های باستانی درونی و مستند نشد و به همین دلیل، امکان توسعه مستمر و گسترده آن فراهم نشد.

چالش‌های امروز ایران و مسئولیت جامعه علمی

محمدی با اشاره به چالش‌های عمیق ایران از جمله ناترازی و ورشکستگی در حوزه‌های آب، انرژی و اقتصاد، تاکید کرد: وجود تورم بالای ۳۰ درصد در حدود دو دهه، پدیده‌ای کم‌سابقه در تاریخ اقتصاد جهانی است. او با بیان اینکه جامعه علمی نباید نقش خود را محدود و صرفاً دانشگاهی تعریف کند، افزود: عبور از این چالش‌ها بدون پیوند مؤثر میان علم و فناوری ممکن نخواهد بود.

چرخه نوآوری؛ تعامل فناوران و عالمان

محمدی با اشاره به الگوی تعامل علم و فناوری گفت: پس از انقلاب صنعتی، چرخه‌ای شکل گرفت که در آن فناوران ابزارهایی برای آزمایش خلق می‌کردند و عالمان نیز چرایی عملکرد این فناوری‌ها را کشف و تبیین می‌کردند. همین تعامل دوسویه، زیربنای رشد اقتصادی مدرن را بنا نهاد. وی با تشریح شروط شکل‌گیری اقتصاد و صنعت مدرن در اروپا تاکید کرد: «تحول نوع نگاه به علم، ایجاد شبکه‌های گسترده تبادل دانش، رقابت بر سر جذب استعدادها و نقش‌آفرینی نهادهای علمی به‌عنوان کارآفرینان فرهنگی، چهار پایه اصلی رشد اقتصادی پایدار در اروپای مدرن را شکل داد.»

علم نافع؛ نقطه آغاز تحول در اروپای مدرن

محمدی با اشاره به دیدگاه جوئل موکی بیان کرد: نخستین اصل، یک اصل فرهنگی است. در اروپای مدرن، گونه‌ای از عالمان و دانشگاهیان شکل گرفتند که معتقد بودند علم باید نافع باشد و علم برای علم، فاقد کارکرد اقتصادی و اجتماعی است. وی با انتقاد از وضعیت کنونی افزود: وجود دانشگاهی به عظمت دانشگاه تهران با این حجم از ظرفیت دانشجویی، در حالی که با بزرگ‌ترین مسائل و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی مواجه هستیم، نشان می‌دهد که ما پشت درهای بسته نشسته‌ایم و با جامعه و صنعت ارتباط مؤثر برقرار نکرده‌ایم.

شبکه‌سازی علمی؛ شرط دوم جهش دانشی

محمدی با بیان اینکه شرط دوم، شکل‌گیری شبکه‌های ارتباطی میان دانشمندان بود، اظهار کرد: دانشی که در پاریس تولید می‌شد، در برلین نقد می‌شد و در لندن لایه‌ای جدید به آن افزوده می‌شد. این شبکه ارتباطی گسترده باعث انباشت دانش و افزایش ظرفیت دانشی در سطح اروپا شد. او با نقد وضعیت فعلی دانشگاه‌ها تصریح کرد: ما حتی در درون دانشکده‌های خود با یکدیگر کار نمی‌کنیم، شبکه دانشی تشکیل نمی‌دهیم و انتشارات علمی‌مان عمدتاً محدود به کار با دانشجویان است.

رقابت بر سر استعدادها؛ کلید پیشرفت یا عامل عقب‌ماندگی

محمدی شرط سوم را برای ایران امروز «از نان شب واجب‌تر» دانست و گفت: اروپا به‌دلیل ساختار دولت‌شهرها، امکان جابه‌جایی آزاد عالمان را فراهم کرد. هر اندیشمندی که در یک شهر با محدودیت مواجه می‌شد، به شهر دیگری می‌رفت و دانش خود را توسعه می‌داد. او با تأکید بر مفهوم رقابت بر سر استعدادها بیان کرد: تلنت در جایی که فرصت فکر کردن، نقد کردن، نشر علمی و بروز ایده نداشته باشد، مهاجرت می‌کند و حق هم با اوست. اشتباه بزرگ ما این است که به استعدادها ارزش می‌دهیم، اما آن‌ها را فراری می‌دهیم.

نهادهای علمی؛ کارآفرینان فرهنگی توسعه

محمدی در بخش پایانی سخنان خود با اشاره به نقش نهادهای علمی در اروپای مدرن گفت: دانشگاه‌ها و انجمن‌های علمی کلیدی که در آن دوران شکل گرفتند، نقش معماران فرهنگ نوین را ایفا کردند. محمدی خاطرنشان کرد: رشد اقتصادی پایدار بدون این نقش‌آفرینی نهادی و فرهنگی اساساً امکان‌پذیر نیست. عضو هیئت علمی دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران، با تأکید بر اینکه بنیان رشد اقتصادی مدرن بر آزادی نقد و تضارب آرا استوار است، گفت: «علم نه بر اساس کلام اشخاص، بلکه بر پایه نقد، تکثر آرا و گفت‌وگوی مستمر شکل می‌گیرد و اگر این منطق در جامعه علمی نهادینه شود، می‌تواند به موتور محرک رشد اقتصادی تبدیل شود.»

علم بر پایه تضارب آرا، نه اقتدا به اشخاص

وی با اشاره به شعار انجمن سلطنتی لندن بیان کرد: شعار محوری این انجمن این بود که علم بر اساس کلام هیچ‌کس بنا نمی‌شود. در علم نمی‌توان به افراد اقتدا کرد؛ بلکه باید آن‌ها را نقد کرد، با آن‌ها وارد تضارب آرا شد و از مسیر تز، آنتی‌تز و سنتز، دانش جدید خلق کرد. محمدی افزود: اگر این تفکر در جامعه علمی ما نهادینه شود، می‌تواند مبنای رشد اقتصادی پایدار را در کشور فراهم کند.

چهار عنصر کلیدی در تحقق رشد اقتصادی

محمدی عنصر نخست را «کاهش هزینه‌های جست‌وجو و یادگیری» دانست و گفت: «یادگیری باید ارزان، در دسترس و فراگیر شود. امروز ابزارهای آن فراهم است؛ از شبکه‌های اجتماعی گرفته تا هوش مصنوعی مولد که به‌شدت فرایند یادگیری را ساده‌تر و دانش را عمومی‌تر کرده است.» محمدی عنصر دوم را «گسترش پایگاه‌های دانشی» عنوان کرد و افزود: بدون دسترسی به منابع علمی گسترده، به‌روز و بین‌المللی، امکان رشد وجود ندارد. پایگاه‌های دانش، ستون فقرات توسعه علمی و اقتصادی هستند.

پیوند دانشگاه و محیط؛ حلقه مفقوده نوآوری

وی سومین عنصر را «ایجاد قابلیت‌های جدید» معرفی کرد و گفت: در درون دانشگاه و در پیوند با محیط بیرونی باید این امکان فراهم شود که دانش گزاره‌ای به دانش کاربردی متصل شود. مراکز انتقال فناوری، پارک‌های علم و فناوری دانشگاهی و سازوکارهای ارتباط با صنعت، در این زمینه نقش کلیدی دارند؛ حوزه‌ای که متأسفانه در آن عملکرد ضعیفی داشته‌ایم. محمدی چهارمین عنصر را «کاهش ریسک نوآوری» دانست و تصریح کرد: وقتی دانش پایه‌ای یک حوزه در دسترس نباشد، نوآوری صرفاً با آزمون و خطا پیش می‌رود و ریسک بالایی دارد؛ اما دسترسی به دانش علمی معتبر، ریسک نوآوری را به‌شدت کاهش می‌دهد.

مسئولیت جامعه علمی در توسعه کشور

محمدی خاطرنشان کرد: دانشگاه صرفاً محل تولید مقاله نیست. باید از خود بپرسیم چه میزان از تولیدات علمی ما اثر واقعی و عملی در جامعه داشته است.

دانشگاه توسعه‌گرا؛ میراثی شکننده اما حیاتی

وی با اشاره به تحول نقش دانشگاه‌ها گفت: آنچه امروز به‌عنوان رشد اقتصادی و نقش جامعه علمی می‌شناسیم، حاصل بیش از ۳۰۰ سال نهادسازی و مراقبت مستمر است. در این مسیر، نهادهای متعددی به دانشگاه افزوده شده‌اند؛ از پارک‌های علم و فناوری گرفته تا مفهوم دانشگاه کارآفرین و امروز دانشگاه توسعه‌گرا که باید نقش کلیدی در توسعه ایفا کند. محمدی در پایان گفت: اگر دست در دست هم بدهیم و نقش واقعی دانشگاه را در توسعه جدی بگیریم، می‌توانیم در حل مسائل کشور اثرگذار باشیم.

 

©‌ وبانگاه, ایسنا
دکمه بازگشت به بالا