اقتصاددانها ریشه نوسانات ارزی را تشریح کردند

**ریشه افزایش نرخ ارز، رشد افسارگسیخته نقدینگی است**
محمدرضا نجفیمنش، عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران، با اشاره به دخالتهای نادرست اقتصادی و رشد بیضابطه نقدینگی، تأکید کرد تا زمانی که حجم نقدینگی متناسب با تولید افزایش نیابد، افزایش قیمتها در همه بازارها اجتنابناپذیر است.
وی ریشه اصلی افزایش نرخ ارز را سیاستهای اقتصادی و رشد شدید نقدینگی دانست و افزود افزایش نقدینگی به طور مستقیم باعث افزایش قیمت همه کالاها، از جمله ارز، میشود. وقتی حجم نقدینگی افزایش مییابد اما میزان تولید و حجم کالا در اقتصاد بالا نمیرود، نتیجهای جز افزایش قیمتها ندارد.
نجفیمنش با تأکید بر اثر فراگیر نقدینگی، اظهار کرد که فرقی نمیکند چه بازاری بررسی شود، مسکن، ارز، مواد غذایی یا کالاهای مصرفی روزمره، همه تقریباً با همین نسبت دچار نوسان شدهاند. دولت در سالهای گذشته تلاش میکرد برخی قیمتها را بهصورت مصنوعی پایین نگه دارد، اما اکنون دیگر امکان ادامه این سیاست وجود ندارد.
وی افزود در چنین شرایطی، فعالان اقتصادی و صادرکنندگان با این پرسش مواجه میشوند که چرا باید کالای خود را در داخل با نرخ پایینتر بفروشند، در حالی که امکان فروش با قیمت بالاتر وجود دارد. همین موضوع باعث شد سیاستهای کنترلی به تدریج بیاثر شود و اکنون شاهد نرخهای بالا هستیم.
نجفیمنشی در پاسخ به این دیدگاه که برخی بخش خصوصی را متهم به تمایل به افزایش نرخ ارز میکنند، تصریح کرد: خواسته ما این است که ریشه مشکل اصلاح شود. تا زمانی که نقدینگی بدون کنترل افزایش پیدا میکند، آثار آن ناخواسته بر همه بازارها نمایان میشود.
او ادامه داد افزایش نرخ دلار در بازار، به طور مستقیم بر قیمت کالاهایی که به ارز وابستگی دارند اثر میگذارد. مواد اولیه داخلی مانند فولاد، آلومینیوم، مس و محصولات پتروشیمی، طبق قوانین موجود، متأثر از قیمت ارز افزایش قیمت پیدا میکنند و حتی قیمتهای جهانی نیز در نهایت با نرخهای بالاتر به بازار داخلی منتقل میشوند.
**چه کسانی پشت صحنه افزایش نرخ ارز هستند؟**
مجیدرضا حریری، دیگر فعال اقتصادی، درباره دلایل روند افزایشی روزهای اخیر در بازار ارز گفت: قیمت ارز در کشور ما بیش از هر چیز تابع سیاست خارجی و تحولات مرتبط با آن است؛ از جمله تحریمها، تنشها، جنگ و درگیری. این عوامل در هر جای دنیا میتوانند بر ارزش پول ملی اثرگذار باشند.
وی افزود: پرسش اساسی این است که آیا همه این عوامل به تنهایی میتوانند چنین ضربهای به اقتصاد کشور وارد کنند؟ به نظر من، پاسخ منفی است. اگر ما میتوانستیم با روشی متعادلتر یا دست کم پایدارتر عمل کنیم و تکلیف خود را مشخص میکردیم که چه الگوی اقتصادی را به عنوان سرمشق پذیرفتهایم، شرایط متفاوت میشد. اینکه اقتصاد ما قرار است مبتنی بر روابط بازار باشد یا یک اقتصاد متمرکز و دولتی؛ که قاعدتاً در شرایط جنگی، در همه جای دنیا اقتصادها به سمت تمرکز و مداخله بیشتر دولت حرکت میکنند اما ما هیچ یک از این مسیرها را به درستی انتخاب نکردیم.
حریری تصریح کرد در نتیجه، اقتصاد کشور گرفتار تصمیم گیریهای محدود و بسته از سوی گروههای خاصی شده است؛ تیمهایی مشخص که هر زمان به اهرمهای کلیدی تصمیمگیری دست پیدا میکنند، با فشار بر دکمه گران سازی، همه چیز را گران میکنند و اسم آن را «اقتصاد بازار» میگذارند.
عضو اتاق بازرگانی به موضوع کسری بودجه دولت هم اشاره کرد و آن را عامل موثری در وضعیت فعلی ارز دانست و گفت: همه میدانند که این کسری چگونه جبران میشود. در اقتصادی که حدود ۹۰ درصد ارز در اختیار دولت و حاکمیت است، امکان مدیریت وجود دارد.
حریری ادامه داد: نکته جدیدی که به این چرخه اضافه شده این است که برخی تصمیمگیران تلاش میکنند با دستکاری زمانبندی سیاستها، اثرات تورمی تصمیمات خود را کمرنگ جلوه دهند.
او تصریح کرد: دو سیاست به طور هم زمان اجرا شده است؛ از یک سو افزایش قیمت بنزین که به طور مستقیم تورم در بخش حملونقل ایجاد میکند و از سوی دیگر، حذف یا محدودسازی ارز ترجیحی، آن هم به شکلی که در ظاهر اعلام میشود حذف شده، اما در عمل به صورت پنهان توزیع میشود.