یلدای مردم زیر سایه گرانی؛ وقتی خرید تبدیل به حسرت میشود

شب یلدا یا به قول کردستانیها “شهو چله”، که قرنهاست بهعنوان نماد همدلی، دورهمی و صلهرحم در فرهنگ ایرانی شناخته میشود، همواره با سادگی، انار، هندوانه و خاطرههای خانوادگی معنا یافته است؛ اما امسال این سنت دیرینه، زیر سایه گرانی افسارگسیخته بازار، برای بسیاری از خانوادهها به دغدغهای اقتصادی تبدیل شده است.
قدمزدن در خیابانها و بازارهای شهر در آستانه شب یلدا نشان میدهد که دیگر خبری از شور و هیجان همیشگی خرید نیست. بهجای ازدحام خریداران، سکوتی سنگین بر بازار حاکم است؛ سکوتی که با نگاههای پر از حرف نگفته و نگرانی مردم گره خورده است.
امروز در چهره رهگذران، نشانی از شوق خریدی که نوید یک دورهمی گرم خانوادگی بود، دیده نمیشود. مغازهها بهجای آنکه محل فروش اقلام شادی باشند، به آینهای از گرانیها تبدیل شدهاند؛ جایی که بسیاری تنها میتوانند قیمتها را نگاه کنند و عبور کنند. سبدهای خالی، میوههایی که مشتری ندارند و اختلاف فاحش قیمتها در نقاط مختلف شهر، تصویری روشن از کاهش قدرت خرید مردم و نبود نظارت جدی بر بازار ارائه میدهد.
گزارش میدانی خبرنگار تسنیم از بازارهای سطح شهر نشان میدهد قیمت اقلام اصلی شب یلدا از انار و هندوانه گرفته تا آجیل، برای بخش قابلتوجهی از خانوادهها از دسترس خارج شده و این موضوع، سنتی ساده و مردمی را به دغدغهای اقتصادی تبدیل کرده است.
مشاهدات عینی حاکی از آن است که قیمت میوههای پرمصرف شب یلدا، بهویژه انار، نسبت به هفتههای گذشته افزایش چشمگیری داشته و اختلاف قیمتها در نقاط مختلف شهر، نشانهای آشکار از نبود نظارت منسجم بر بازار است. فروشندگان، گرانی را به افزایش هزینههای حملونقل و نبود قیمتگذاری شفاف نسبت میدهند و خریداران، انگشت انتقاد را به سمت دستگاههای نظارتی متولی بر بازار نشانه رفتهاند.
یکی از شهروندان در گفتوگو با خبرنگار تسنیم میگوید: «شب یلدا قرار بود بهانه دورهمی ساده باشد، اما حالا برای خرید چند قلم میوه هم باید حساب و کتاب کنیم». شهروند دیگری نیز معتقد است: «وقتی نظارتی نیست، هر مغازه قیمت خودش را اعلام میکند و مردم مجبورند یا گران بخرند یا از سنتهایشان بگذرند».
در همین زمینه، محمد زارعی، یکی از شهروندان، در گفتوگو با خبرنگار تسنیم با انتقاد از وضعیت موجود میگوید: «انتقاد من این است که شب یلدا دیگر جشن ثروتمندان شده است. سفره یلدا نباید وسیلهای برای فخرفروشی یا تجمل باشد؛ باید نماد همبستگی خانواده باشد. وقتی برای خرید یک انار یا کمی آجیل مجبورم از هزینههای ضروری زندگی بزنم، آن جشن دیگر معنی ندارد».
وی ادامه میدهد: «یلدا باید پر از عشق و شادی باشد، اما گرانی آن را به یک رقابت بیهوده برای حفظ ظاهر تبدیل کرده است. ما با نگاه به این قیمتها، بهجای شادی، فقط خاطره سفرههای ساده گذشته را مرور میکنیم و برای اینکه خانواده دلگرم بماند، هزینه روانی سنگینی میپردازیم.»
این گفتهها نشان میدهد که گرانیها تنها سفرهها را کوچک نکردهاند، بلکه بار سنگینی از نگرانی و اضطراب را بر دوش آیینها و سنتهای اجتماعی گذاشتهاند، سنتهایی که قرار بود مأمنی برای آرامش باشند، نه منبع فشار اقتصادی.
در این میان غیبت محسوس نظارت میدانی، قیمتگذاری شفاف و برخورد جدی با گرانفروشی، به مطالبهای جدی از سوی مردم تبدیل شده است، مطالبهای که پاسخ آن، همچنان در بازار دیده نمیشود.
در این میان نبود حضور و غیبت محسوس بازرسان و نظارت میدانی بر بازار بر خلاف ادعاهای واهی مطرح شده، قیمتگذاری شفاف و برخورد جدی با گرانفروشی، مطالبهای است که از سوی مردم بارها مطرح شده، اما همچنان پاسخی روشن به آن داده نشده است. کارشناسان اقتصادی نیز تأکید دارند که کنترل مقطعی قیمتها بدون نظارت مستمر و برخورد با گرانفروشی، نمیتواند آرامش را به بازار بازگرداند.
شب یلدا قرار بود شب روشنماندن دلها باشد، نه شب شمردن قیمتها و حسرتها. اگر چه طولانیترین شب سال میگذرد، اما بیتوجهی به معیشت مردم و رهاشدگی بازار، میتواند سایهای بلندتر از یلدا بر زندگی خانوادهها بیندازد. یلدا زمانی دوباره به شب همدلی و گرما بازمیگردد که سادگی آن حفظ شود و مسئولان، برای صیانت از این آیین کهن، کنار مردم و نه مقابل سفرههای خالیشان بایستند.