علوم انسانی اسلامی اساس و روح بیانیه گام دوم انقلاب است

مدیر حوزه‌های علمیه، گفت: علوم انسانی اسلامی اساس و روح بیانیه گام دوم انقلاب است.
به گزارش بخش استان‌ها در وبانگاه به نقل از خبرگزاری تسنیم از قم، آیت‌الله علیرضا اعرافی در آیین اختتامیه همایش ملی «علوم انسانی اسلامی در افق بیانیه گام دوم انقلاب» که امروز در سالن همایش‌های حکمت دانشگاه قم برگزار شد، بر اهمیت علم و پژوهش و نقش بنیادین فلسفه و اخلاق در توسعه علوم انسانی و فناوری تأکید و اظهار کرد: هفته پژوهش و تحقیق را گرامی می‌داریم و همچنین هفته وحدت حوزه و دانشگاه را پاس می‌داریم و درود می‌فرستیم به ارواح شهدای عالی‌قدر حوزه و دانشگاه، شهدای مقاومت اسلامی، شهدای دفاع مقدس هشت ساله و 12 روزه، شهدای این دانشگاه و شهدای امام.

اولین توصیه رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب

مدیر حوزه های علمیه ادامه داد: اولین توصیه رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب علم و پژوهش است و این نکته بسیار مهم است که دو سه فراز آن را مرور و چند نکته را عرض می‌کنم.

وی تصریح کرد: علم و پژوهش آشکارترین وسیله عزت و قدرت کشور است. روی دیگر دانایی، توانایی است. تمدن غرب به برکت دانش خود توانست برای خود ثروت، نفوذ و قدرت دویست ساله فراهم کند و با وجود ضعف‌های بنیان‌های اخلاقی و اعتقادی، با تحمیل سبک زندگی غربی بر جوامع دیگر، بخش بزرگی از کاروان علم، سیاست و اقتصاد را به دست گرفت. در این فراز، هم به نقطه قوت و هم به نقطه ضعف اساسی تمدن غرب توجه شده است؛ قوت آن شتاب در کشف حقایق و دستیابی به رازهای جهان و به‌کارگیری آن‌ها در زندگی است و نقطه ضعف آن این است که این درخت علم در سرزمین غیرحاصل‌خیز و بدون توجه به سعادت بشر رشد کرد و بنیان‌های فلسفی و دیدگاه‌های بنیادی مشکل داشت.

اعرافی افزود: نباید تصور کرد که غرب این ثروت و دانش را بدون فلسفه به دست آورده است؛ فلسفه وجود داشته است؛ فلسفه‌ای که از کانت شروع شد، دکارت آمد تا دوره‌های متأخر در بنیان‌های اصلی فلسفه کلی تا فلسفه‌های مضاف و دیدگاه‌های فلسفی. فلسفه کانت، فلسفه دکارت، هیوم، پوپر و دیگران، فلسفه‌های مضاف، همه دستگاه بزرگ فلسفی غرب را شکل می‌دهند، اما این بنیان پس از رنسانس مخدوش و قابل نقض و مواجه با ضعف‌های جدید است.

امکان ندارد علم و فناوری بی‌ریشه در یک نگاه فلسفی شکل بگیرد

عضو شورای عالی حوزه های علمیه ادامه داد: اگر کسی تصور کند که علوم انسانی، علوم پایه و فناوری بدون بدون اتکا به منبع یا مرجع مشخص بر یک فلسفه بنیادی و نظری می‌توانند شکوفا شوند، حتماً این تصور اشتباه است. امکان ندارد علم و فناوری بی‌ریشه در یک نگاه فلسفی شکل بگیرد. حتی در سخت‌ترین و پنهان‌ترین شرایط، علم و فناوری از یک آبشخور فلسفی و اندیشه اخلاقی بهره می‌گیرد. این ارتباط، بخشی برهانی و مستدل دارد و بخشی غیرمستدل است، اما ناخودآگاه در ذهن و ضمیر پژوهشگر اثر می‌گذارد و نگاه بنیادی او به جهان، هستی، عالم و انسان و روی‌کردهای اخلاقی او را شکل می‌دهد.

اعرافی خاطرنشان کرد: حدود سی سال پیش کتاب دموکراسی و آموزش جان دیویی را مطالعه و مباحثه کردم. در هر جای آن کتاب که نگاه کنیم، اندیشه فلسفی و نظری و اخلاقی مشهود است، حتی جایی که بحث تجربه عملی مطرح شده است. این نشان می‌دهد که علم نمی‌تواند محض و خالص باشد. بخشی از ارتباط علم با فلسفه و اخلاق واقعا بنیادی و برهانی است و بخشی ناخودآگاه است، اما علم در بستر نگاه فلسفی و اخلاقی، سامانه و ساختار خود را پیدا می‌کند.

علم بدون پشتوانه فلسفی و اخلاقی امکان رشد واقعی ندارد

مدیر حوزه های علمیه در ادامه بر نقش بنیادین فلسفه و اخلاق در توسعه سامانه‌های علم و فناوری و اهمیت علوم انسانی اسلامی تأکید کرد و گفت: علم بدون پشتوانه فلسفی و اخلاقی امکان رشد واقعی ندارد.

وی با تأکید بر اهمیت فلسفه و اخلاق در شکل‌گیری سامانه‌های علمی و فناوری عنوان کرد: اگر کسی واقعا گمان ببرد که سامانه‌های علم و فناوری بدون این دو پایه حتی با حداقل‌های آن‌ها می‌تواند شکل بگیرد، دچار اشتباه شده است. هر اقدام تجربی و عملی و علم (ساینس) به معنای کلاسیک که مبتنی بر مشاهده، آزمایش، تجربه، و استدلال بر پایه شواهد است، ریشه در اندیشه فلسفی و اندیشه اخلاقی دارد. بخشی از این ریشه برهانی و مستدل است و بدون آن نمی‌توان وارد مقوله علمی شد؛ بخشی دیگر ممکن است به همان اندازه مستدل نباشد، اما ناخودآگاه در ذهن و ضمیر پژوهشگر اثر می‌گذارد و نگاه بنیادی او به جهان، هستی، عالم و انسان و همچنین روی‌کردهای اخلاقی او را شکل می‌دهد.

مدیر حوزه های علمیه ادامه داد: این اثرگذاری دوطرفه است؛ هم بر پژوهشگر و هم بر جامعه علمی و فناوری. اندیشه فلسفی غرب همراه با اخلاق غالب آن به طور مستقیم در علم، دانش و فناوری تأثیرگذار است و در بکارگیری فناوری‌ها و نوع تعامل با جهان اثر می‌گذارد. من به هیچ وجه معتقد به نسبیت کامل در نظریات علوم انسانی نیستم؛ علم جایگاه، عرض و منهج خود را دارد و هیچ چیزی نمی‌تواند جای آن را بگیرد. علم کارکرد خود را دارد، اما نباید تصور شود که می‌توان آن را مستقل از فلسفه و اخلاق هدایت کرد.

اعرافی افزود: برخی ممکن است ادعا کنند که علم به معنای ساینس و روش‌های تحقیق تجربی می‌تواند مستقل از فلسفه و اخلاق عمل کند، ما چنین ادعایی را قبول نداریم. البته نباید در دام تفرد افتاد؛ یعنی کسی تصور کند که فلسفه خاص خود یا نظریه اخلاقی خود را دارد و می‌تواند علم را به طور مستقل اجرا کند. در واقع، علم و فلسفه و اخلاق در هم تنیده‌اند.

وی خاطرنشان کرد: در باب علوم انسانی اسلامی که سال‌ها در این زمینه کار کردم 12 نظریه جمع‌آوری کرده‌ام و اکنون حدود 12 تا 15 نظریه در تعریف مفهوم علم انسانی اسلامی وجود دارد. برخی ممکن است به این نظریه‌ها ایراد بگیرند، اما این نشان می‌دهد که علوم انسانی اسلامی باید در بستر اندیشه اسلامی شکل بگیرد. این علم نمی‌تواند مستقل و منفک از فلسفه و اخلاق باشد.

اعرافی تصریح کرد: هرچه که درباره رابطه علوم و معارف اسلامی یا هر اندیشه نظری و اخلاقی با علم تجربی نادیده گرفته شود، نتیجه آن خطا و برداشت نادرست است. از برخی دوستان که سال‌ها در شورای انقلاب فرهنگی بودند، تعجب می‌کنم که می‌گویند علوم انسانی اسلامی وجود ندارد؛ حتی اگر به یکی از 12 نظریه علوم انسانی اسلامی اعتقاد نداشته باشیم، نمی‌توان اصل آن را نفی کرد. تفکیک این مفاهیم اصلاً معقول و امکان‌پذیر نیست.

وی در پایان این بخش از سخنان خود عنوان کرد: نکته ثبوتی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که علوم انسانی اسلامی، اساس و روح بیانیه گام دوم انقلاب است. اگرچه این عنوان مستقیماً در بیانیه ذکر نشده، اما روح بیانیه بر این نکته تأکید دارد که علوم انسانی باید در بستر اندیشه اسلامی شکل گیرد. این رسالت حوزه و دانشگاه است و اختصاصی به علوم انسانی ندارد؛ بلکه به معنای ایجاد نگاه اسلامی و فلسفی در تمامی عرصه‌های علمی است.

امتزاج علوم انسانی و اسلامی در توسعه تمدن

مدیر حوزه‌های علمیه بر اهمیت امتزاج علوم انسانی و اسلامی در توسعه تمدن و ضرورت تعامل حوزه و دانشگاه تأکید کرد و گفت: طراحی الگوهای نوین تمدنی بدون این درآمیختگی ممکن نیست.

اعرافی با بیان تجربه شخصی خود در دوران تحصیل گفت: گاهی مثال می‌زنم و خاطره‌ای از دوران جوانی خود عرض می‌کنم، به یاد دارم که تابستان‌ها تقریباً دو ماه در مدرسه چهارباغ امام صادق علیه‌السلام اصفهان بودم. شب‌ها گاهی تنها در محوطه مدرسه بودم و همیشه به این فکر می‌کردم که چه اندازه معماری این مدرسه روح‌نواز، دل‌نشین و الهام‌بخش بوده است. این مدرسه توسط شیخ بهایی طراحی شده بود؛ کسی که علوم اسلامی را با آخرین فناوری‌های زمان خود ترکیب کرده و در کنار آن شعر و معماری را نیز به خوبی می‌شناخت. این ترکیب جامع و درهم‌آمیختگی الگویی بود که نشان می‌دهد علوم انسانی صرف به معنای نظری نیست؛ بلکه هنر، معماری و شعر نیز از مصادیق آن هستند و تأثیرات علوم انسانی و اسلامی باید به دقت مورد توجه قرار گیرند. روح این نگاه این است که اگر بخواهیم مسیر یک تمدن را پیش ببریم و الگویی متفاوت ارائه دهیم، روش آن در این امتزاج دقیق نهفته است.

وی اضافه کرد: در این زمینه ضعف و کاستی داریم و تا زمانی که این درآمیختگی و امتزاج دقیق شکل نگیرد، نمی‌توان الگوهای نوین و متفاوت ارائه داد. بیانیه گام دوم انقلاب نیز بر پیشروی حوزه و دانشگاه در این مسیر تأکید دارد و اشاره کرده است که حوزه و دانشگاه در کنار هم، هم توان و هم تکلیف دارند. البته این کار همواره با چالش‌هایی همراه است؛ زیرا در حوزه و دانشگاه ضعف‌هایی وجود دارد، اما این زمینه می‌تواند یکی از محورهای اصلی همکاری حوزه و دانشگاه باشد.

مدیر حوزه‌های علمیه تصریح کرد: کار بزرگ دانشگاه این است که در علوم انسانی مرتبط با نظامات حاکمیتی و مردمی، با نگاه محققانه، نقاط قوت و ضعف نظریات رایج دانش جهان را مشخص کند و با همکاری حوزه، محتوای اندیشه دینی را در قالب‌های متناسب ارائه دهد. دانشگاه ظرفیت جدی در این زمینه دارد و اگرچه گام‌های بزرگی برداشته شده، هنوز راه بسیاری باقی است.

اعرافی در ادامه به الزاماتی که برای حرکت به سمت علوم انسانی اسلامی وجود دارد اشاره کرد و گفت: یکی از الزامات اصلی، توسعه مرزهای دانش و علوم اسلامی است. این امر بدون تعامل با تحولات علمی روز و دانشگاه ممکن نیست و باید به آن توجه ویژه داشت. این یک الزام بسیار مهم برای پیشرفت علوم انسانی اسلامی و شکل‌گیری تمدن نوین است.

تأسیس فقه تربیت

عضو شورای عالی حوزه‌های علمیه با بیان تجربه بیش از سی سال فعالیت در حوزه‌های روان‌شناسی و علوم تربیتی، بر ضرورت تحول در فقه، فلسفه و کلام برای پشتیبانی علمی آموزش و پرورش و تأسیس فقه تربیت تأکید کرد و گفت: وقتی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در بخش‌های روان‌شناسی و علوم تربیتی کار می‌کردم. در آن دوران، تعامل بسیار خوبی با اساتیدی چون آقای دکتر کاردان و دکتر پاک‌سرشت و دیگر اساتید برجسته حوزه تعلیم و تربیت و روان‌شناسی داشتم. گاهی بیش از پنج ساعت با آقای دکتر کاردان درباره اندیشه‌های جان دیویی یا دیگر نظریه‌پردازان بحث و تبادل نظر می‌کردیم و اقداماتی را با دوستان پیش می‌بردیم.

وی ادامه داد: از همان اوایل فعالیت، فهمیدم اگر بخواهیم کارمان مطمئن و مستدل باشد، لازم است تحولاتی در فقه، فلسفه و کلام ایجاد شود. آن زمان ساختارهای موجود اجازه نمی‌دادند که بتوانم ایده‌ها و اهدافم را به طور کامل پیاده کنم. این ساختارها بسیار محدودکننده و دست و پاگیر بودند، اما از آن به بعد نگاه معطوف به حوزه‌ای شد که رویکرد اجتهادی، صبر، حکمت و کار علمی عمیق داشته باشد. از همان زمان ذهن من معطوف شد به این موضوع که باید فقه تربیت تأسیس شود، چرا که فقه جواهری بسیار غنی و ریشه‌دار است.

پیوند فقه معاصر و فلسفه با علوم انسانی

اعرافی بر ضرورت تحولات فقهی و فلسفی در حوزه و اتصال آنها به علوم انسانی اسلامی و دانشگاه تأکید کرد و گفت: بدون این پیوند، توسعه علمی و تربیتی کشور ناقص خواهد بود. من هفته‌ای دو تا سه جلسه این موضوع را دنبال می‌کردم و مشاهده می‌کردم که هرچه در این زمینه انجام می‌شود، کار عمیق و ارزشمند است.

وی افزود: این پیوند، یک الزام برای حوزه فقه است. حتی کسانی که مستقیماً کار فقهی انجام نمی‌دهند، باید به این بستر متصل باشند و از آن الهام بگیرند. زیرا کار علمی بدون اتصال به فقه و تفکر اجتهادی کم اثر و ناقص خواهد بود. هم اکنون دفتر فقه معاصر در حوزه، نسبتاً اقدامات خوبی انجام داده و پژوهش‌های ارزشمندی ارائه کرده است.

مدیر حوزه های علمیه به حوزه فلسفه نیز اشاره کرد و گفت: حوزه فلسفه و امتداد آن نیازمند تحکیم و کار اجتهادی عمیق است. امسال قرار است مشابه دفتر فقه معاصر، یک دفتر ویژه در حوزه فلسفه ایجاد شود تا درس‌های اجتهادی عمیق در فلسفه، فلسفه مضاف و امتداد فلسفه بتوانند فعال‌تر شوند. این شامل فلسفه تربیت، فلسفه سیاست و فلسفه اقتصاد نیز خواهد بود تا نظر اسلام با رویکرد اجتهادی و حکمی به این مباحث منتقل شود. این اقدام در راستای توسعه مرزهای علوم اسلامی و هماهنگی با تحولات علوم انسانی و سایر علوم است تا پژوهش‌ها و منابع تحقیقات اسلامی در مسیر صحیح علمی حرکت کنند.

اعرافی بر ضرورت پیوند علوم انسانی اسلامی با فقه، فلسفه، کلام، تفسیر و فناوری و تعامل مستمر حوزه و دانشگاه تأکید کرد و گفت: بدون این ارتباط، توسعه علمی و تربیتی کشور کامل نخواهد شد.

وی ادامه داد: در تفسیر، پس از مرحوم علامه طباطبایی(ره) شاهد شکل‌گیری تفسیرهای موضوعی و تخصصی بوده‌ایم. تحول عظیمی که علامه در تفسیر ایجاد کرد، اساس و پایه‌ای محکم برای رشد شاگردان و دیگر بزرگان فراهم آورد. سپس برخی پژوهشگران به سمت تفسیرهای تخصصی رفتند تا رشته‌های تخصصی تفسیر شکل بگیرد. ما در المصطفی در این زمینه چندین تجربه اولیه داشتیم و توانستیم نخستین گام‌ها را برای تولید و توسعه تفسیرهای تخصصی برداریم. این تجربه نشان می‌دهد که تفسیر تخصصی می‌تواند نقش هدایتگری و راهبری قابل توجهی داشته باشد، اما تحقق آن بدون تعامل مستمر با دانشگاه و رشته‌های علمی مرتبط ممکن نیست.

مدیر حوزه‌های علمیه ادامه داد: تحول فقه، فلسفه، کلام و تفسیر دلایل متعددی دارد که یکی از مهمترین آن‌ها تعامل و رفت و برگشت مستمر با رشته‌ها و دانش‌های نوین است. فقه تربیتی، فلسفه، کلام یا تفسیر نمی‌تواند در خلاء شکل بگیرد؛ باید با نظریات تعلیم و تربیت، علوم انسانی و دانش‌های دیگر آشنا بود تا فقه جدید و باب‌های نو در حوزه‌های مختلف پدید آید.

اعرافی به حوزه حدیث نیز اشاره کرد و گفت: در علوم حدیث هم برخی اقدامات آغاز شده است تا این حوزه با رشته‌های علمی و دانشگاهی مرتبط شود. این روند نشان می‌دهد که علوم انسانی اسلامی و حتی فناوری‌ها تنها زمانی می‌توانند رشد اجتهادی و علمی پیدا کنند که حوزه و دانشگاه در بستری جامع و ریشه‌دار با یکدیگر تعامل داشته باشند.

توسعه علوم انسانی اسلامی و هوش مصنوعی

وی افزود: به عنوان نمونه در حوزه هوش مصنوعی، اکنون پروژه‌های کلان مرتبط با اجتهاد و علوم شناختی در حال اجراست که نیازمند بنیان‌های فلسفی، کلامی، فقهی و اعتقادی مستحکم است. این پروژه‌ها اگرچه دشواری‌های فراوانی دارند، اما نشان می‌دهند که همکاری حوزه و دانشگاه در پیشبرد علوم انسانی اسلامی و فناوری ضروری است.

مدیر حوزه‌های علمیه تأکید کرد: تولید نظریه‌های علمی معتبر در حوزه علوم انسانی اسلامی و فناوری‌های نوین از جمله هوش مصنوعی، بدون بازسازی و تقویت بنیان‌های فلسفی، فقهی، کلامی و اخلاقی ممکن نیست و همکاری مستمر حوزه و دانشگاه ضروری است.

اعرافی ادامه داد: هوش مصنوعی که با علوم شناختی درآمیخته است، دارای بنیان‌های فلسفی، کلامی، فقهی و اعتقادی بسیار مهمی است و بازتاب‌های قابل توجهی در کشور دارد. حوزه و دانشگاه اکنون باید بیش از پیش به تعامل میان هوش مصنوعی، فناوری‌های مرتبط با علوم شناختی و اندیشه اسلامی بیندیشند. این ارتباط چهار تا پنج سطح دارد که شامل فلسفه هوش مصنوعی با نگاه اسلامی، فقه و حقوق هوش مصنوعی، اخلاق هوش مصنوعی، کاربردها و تأثیرات آن در حوزه الهیات و کلام می‌شود. هم‌اکنون هشت ماده درسی در این حوزه طراحی و توسط پژوهشگران در حال تدریس است.

وی افزود: بدون یک نگاه عمیق به اندیشه‌های علوم اسلامی و بازسازی و رشد آن‌ها، نمی‌توان نظریات علمی معتبر در حوزه علوم انسانی اسلامی و فناوری‌های نوین تولید کرد. این امر از الزامات بنیادین توسعه علمی و پژوهشی کشور است.

مدیر حوزه‌های علمیه با اشاره به بیانیه گام دوم انقلاب گفت: بیانیه گام دوم انقلاب، بیانیه‌ای فوق راهبردی و پر رمز و راز است و هرچه در جهت عملیاتی کردن آن تلاش شود، کم است. در سخنرانی‌های قبلی به دوگانه‌های کلان نظام اسلامی و انقلاب اسلامی اشاره کردم که در بیانیه گام دوم، حدود بیست تا بیست و پنج مورد از این پارادوکس‌ها جمع‌بندی شده و انقلاب اسلامی توانسته آن‌ها را حل و فصل کند. بخش زیادی از این دستاوردها نیز در قانون اساسی کشور منعکس شده است و نشان می‌دهد که کلان نظریه انقلاب اسلامی چگونه توانسته چالش‌های گذشته را پشت سر بگذارد.

اعرافی ضمن قدردانی از برگزارکنندگان همایش و شرکت‌کنندگان، بیان کرد: این همایش فرصتی مغتنم برای تأمل و بازخوانی نقش حوزه و دانشگاه در تقویت علوم انسانی اسلامی و فناوری‌های نوین است و مسیر حرکت ما را برای آینده روشن‌تر می‌سازد.

 

©‌ وبانگاه > خبرگزاری تسنیم
دکمه بازگشت به بالا