یادداشت| بازار داغ نامگذاریهای عجیب بر کودکان

اسم، شاید در نگاه اول چند حرف ساده به نظر برسد، اما در واقع اولین برچسب هویتی هر انسان است. چیزی که از همان روزهای اول زندگی، به جای خود فرد سخن میگوید و اولین تجربهی کودک از قضاوت اجتماعی را شکل میدهد.
در سالهای اخیر، انتخاب نام نوزاد بیش از آنکه مبتنی بر معنا، ریشه و هویت باشد، تابع موجهای زودگذر اجتماعی شده و خاص بودن، متفاوت بودن و مد روز بودن در اولویت قرار گرفته است؛ نامهایی که ناگهان همهگیر شده و به سرعت مد میشوند و چند سال بعد، جای خود را به موج تازهتری میدهند. گویی نام هم به کالایی فصلی تبدیل شده است؛ بیآنکه به این واقعیت توجه شود که نام، تاریخ مصرف ندارد.
نام، قرار نیست فقط زیبا باشد؛ بلکه باید پایدار باشد. انسانی که با یک نام متولد میشود، آن را در تمام مراحل زیست اجتماعی خود حمل میکند؛ از کلاس درس تا محل کار، از امضا پای قرارداد تا صدا زده شدن در جمع را شامل میشود؛ این همراهی دائمی، انتخاب نام را از یک سلیقه شخصی ساده، به تصمیمی عمیق و اثرگذار تبدیل میکند.
نامگذاری کودک در فرهنگ اسلامی
نام صرفاً ابزاری برای خطاب قرار دادن نیست؛ بلکه حامل معناست. هر بار که نامی گفته میشود، مفهومی در عالم معنا زنده میشود. روایات اسلامی بر انتخاب نام نیکو تأکید دارند، چرا که نام، نخستین هدیه والدین به فرزند و اولین آموزگار غیرمستقیم اوست. کودکی که بارها با نامی صدا زده میشود، بهتدریج با معنای آن انس میگیرد؛ چه آن معنا سازنده باشد و چه تهی یا حتی آسیبزا.
نام نیکو، نامی است که انسان از شنیدنش شرمنده نشود، او را در معرض تمسخر یا تحقیر قرار ندهد و کرامت انسانیاش را حفظ کند و میتواند آرامآرام اعتماد به نفس بسازد یا آن را فرسوده کند.
اتصال فرهنگ ایرانی با اسلامی
نام، تنها گزینه ای است که حتی وقتی همهچیز تغییر میکند، انسان آن را همچنان با خود حمل میکند. به عنوان مثال شغل عوض میشود، شهر تغییر میکند، لباسها کهنه میشوند، اما نامها باقی میماند..
اسم نامناسب یا بیمعنا، شاید در دوران نوزادی مسئلهای ایجاد نکند، اما وقتی کودک بزرگتر میشود، در روح وی اثرگذار خواهد بود.
در فرهنگ ایرانی نیز، نامها فقط ترکیبی از حروف نیستند؛ حامل حافظه جمعیاند. بسیاری از نامهای اصیل ایرانی از دل مفاهیمی چون خرد، نور، راستی، طبیعت، پهلوانی و اخلاق بیرون آمدهاند. نام در این فرهنگ، پیوندی میان فرد و گذشته است؛ پلی میان نسلها که هویت را منتقل میکند.
در مقابل، نامهایی که صرفاً برای «متفاوت بودن» انتخاب میشوند، اغلب از این پیوند تهیاند. این نامها نه ریشه روشنی دارند، نه داستانی برای گفتن و نه کمکی به ساخت هویت فردی و اجتماعی کودک میکنند. تفاوت، وقتی ارزشمند است که معنا داشته باشد.
ثبت احوال؛ نهاد منفعل یا کنشگر؟
ثبت احوال جایی است که این انتخاب خانوادگی، رسمی و ماندگار میشود. جایی که اسم، وارد شناسنامه میشود و دیگر به این راحتیها قابل تغییر نیست. ثبت احوال شاید فقط ثبتکننده باشد، اما در واقع آخرین نقطهای است که جامعه میکوشد بین سلیقه شخصی و مسئولیت اجتماعی تعادل برقرار کند و آخرین ایستگاهی است که این تصمیم رسمی میشود؛ جایی که جامعه میکوشد میان سلیقه فردی و سلامت هویتی تعادل برقرار کند.
این اداره میتواند با تبلیغ، راهنمایی، آموزش عمومی و هشدار دادن در زمینه ی بهبود نامگذاریها نقش داشته باشد.
حق و تکلیف والدین در نامگذاری
انتخاب اسم، بدون شک حق والدین است، اما این حق، یک حق مطلق و بیمسئولیت نیست. اسم، مستقیماً به آینده کودک گره خورده است. لذا در عین حال که حق والدین است تکلیف آنها در قبال کودک است.
امروزه بسیاری از والدین با الگوبرداری از فضای مجازی، سلبریتیها و بلاگرها، اسامی تقلیدی را بر میگزینند که شایستهی کودکانشان نیست.
اگر نامها امکان اعتراض داشتند، شاید بعضیشان لب به گلایه باز میکردند. میگفتند «من را فقط برای متفاوت بودن انتخاب کردند»، یا «هیچوقت کسی نپرسید معنایم چیست». نامهایی که انتخاب نشدهاند تا روایتگر معنا باشند، بلکه فقط قرار بوده دیده شوند و بعد، آرامآرام فراموش شوند.
واقعیت این است که نام، پیش از شخصیت، وارد ذهن دیگران میشود.لذا از انتخاب های احساسی دست کشیده و از نامهای ریشهدار، ماندگار و مطابق با سبک زندگی ایرانی و اسلامی بهره ببریم.
زینب فاطمی